ON MY OWN

ON MY OWN

و به نام گناه که ثابت میکند تو آدمی و او خدا

در آغوش آفتاب

زیر سایە باران و خیس از صدای شرشر آن روی سقف فلزی اتاق، در آغوش تختی کهنە و در میان گوری از لحاف، بە یاد شب های هستم کە بی تو چگونە گذشت؟
و گرچە بە یاد ندارم اما روی آنان است کە در آغوش آفتاب ابر گرفته شب آرام و بی رحمانه، درانتهای این شب تار بە ظاهر مسکوت مهمان غوغای تولد پس از توام.
چون جلق و ولق چوبی خیس در میان خاکستری گر گرفته یا قطره کوچکی از باران بە هنگام فرود روی گیسوانت...
99.1.11



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


All About Me :)

خان و خادم دیدم و مخلوق خالق ندیدم.
خاتون و خواجه دیدم و خالق مخلوق ندیدم.
اما هرچه را که ندیدم در چشمان کور عالم دیدم.
......................................
بر احساس ضرب خورده ام و سوار بر جسم باکره ام
میتازم از این قیل و قال تنهایی به سوی بیابانی نمادین
که هرچند دخترانش از خاک اند و خار اما می ارزند به صد گلبرگ و رنگ دختران خزان
-Sako-

Join Us

Join us in YouTube Join us in Telegram

documentary

    مستند سرای هیمن


    مستند سرگذشت محمد اوراز